بازیهای روز دنیا با ما بروز باشید. |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 21:58 :: نويسنده : هادی اسلام کیش
حتماً همهی شما با روباتهای مبدل یا همان Transformers، مخصوصاً بعد از اکران دو قسمت از فیلم سینمایی آن آشنایی دارید؛ روباتهای غول پیکری که هر زمان که بخواهند میتوانند به خودرو یا هواپیما و وسایل نقلیهی دیگر تبدل شوند. البته تاریخچهی این روباتها بسیار فراتر از فیلمهای تازه منتشر شده از آن میباشد. اولین مجموعه از این روباتها در سال 1984 بصورت یک کامیک به نام Transformers: Generations منتشر شد و توانست محبوبیت خوبی را از آن خود کند. طبق روال سینما، از روی اکثر انیمیشنها و فیلمهای مطرح یک بازی هم ساخته میشود که معمولاً این بازیها فقط اسم عنوان سینمایی را یدک میکشند و به معنای واقعی چیزی فراتر از یک افتضاح نیستند. دو نسخهی بازی Transformers هم که از روی فیلمهای این مجموعه ساخته شده بودند هم از این قاعده مستثنی نبودند. بعد از شکست دو نسخهی بازی که از روی دو نسخهی فیلم آن ساخته شده بودند، Activision به فکر ساخت یک نسخهی مجزا از فیلم و البته بدون از سر باز کردن افتاد، عنوانی مشابه Batman: Arkham Asylum. ساخت این نسخه از بازی به شرکت خوش سابقهی High Moon Studios که در کارنامهی خود بازیهای موفقی از جمله Darkwatch و The Bourne Conspiracy را دارد سپرده شد تا از خوب بودن آن قبل از عرضه اطمینان حاصل شود! داستان، محیط ها، طراحی کرکترها و ... همه بر اساس مجموعههای کامیک این عنوان هستند و با آن چیزی که در فیلم آن مشاهده کردهاید بسیار تفاوت دارند. شاید برای شما این سوال پیش آمده باشد که آیا High Moon Studios از عهدهی مسئولیت خود بر آمده و توانسته یک عنوان خوب بسازد یا نه!؟ برای گرفتن پاسخ خود بهتر است ادامهی مطلب را بخوانید. Cybertron و روزهای جنگ! داستان بازی در دو بخش و از دید دو طرف مبارزه، یعنی "آتوبات"ها و "دسیپتیکان"ها دنبال میشود که خود به جذابیت بازی کمک کرده است. داستان بازی مربوط به سری کامیکهای این عنوان است و ربطی به فیلمهای آن ندارد. در کل داستان بازی در زمانی اتفاق میافتد که بین "آتوبات"ها و"دسیپتیکان" جنگ بزرگی بوجود آمده است. جنگ از جایی شروع شده است که Megatron که همان رهبر Decepticonها است، تصمیم میگیرد تا سیارهی خود یعنی Cybertron را به دوران طلایی (Golden Age) خود بازگرداند؛ او به این امر در بین دیالوگهایی که در بین بازی میگوید، مدام اشاره میکند. "مگاترون" در مرکز تحقیقاتی خود متوجه یک منبع عظیم از انرژی، به نام انرژی تاریکی (Dark Energon) میشود که در نزدیکی سیاره او است، "مگاترون" تنها راه برای رسیدن به فرمان روایی در سیارهی Cyberton و غلبه بر "آپتیموس پرایم" را در دستیابی به این انرژی میبیند اما ... در کل داستان بازی یک داستان گیرا و جذاب است که بوسیلهی روایت بسیار زیبایش مخاطب را راضی نگه داشته و کشش لازم برای به اتمام رساندن بازی را در بازیباز ایجاد میکند. تبدیل شو، بکش، برو! مهمترین قسمتی که از یک بازی باید مورد توجه قرار بگیرد، همین بحث گیمپلی بازی است. در مورد Transformers War for Cybertron باید گفت که ما شاهد یک گیمپلی خوب، اما بسیار تکراری و کسل کننده هستیم؛ شاید در ساعات اولیهی بازی شما بسیار مجذوب بازی شوید، اما با کمی پیشروی در بازی تکراری بودن و نبود تنوع و جذابیت لازم را در آن حس خواهید کرد. در طول بازی شما میتوانید هر لحظه که اراده کردید تبدیل شوید و به ادامهی بازی بپردازید. خوشبختانه کنترل روباتها هنگامی که به یک وسیلهی نقلیه تبدیل شدهاند بسیار روان و بدون دردسر است و مانند دو نسخهی قبلی از سختیهای بی معنی رنج نمیبرد. در مورد تنوع اسلحهها باید گفت اسلحهها هم از تنوع قابل قبولی برخوردار هستند. در کل اگر بخواهیم اسلحههای اصلی را حساب کنیم ما شاهد چند نوع شاتگان، مسلسل، اسنایپر، Rifle، و کلت در حالت روبات بودن و چند نوع مسلسل و Rocket Luncher در حالت وسیلهی نقلیه هستیم. علاوه بر اسلحهها هر روبات 2 قدرت (Power) مختص خود هم دارد؛ بعنوان مثال بعضی روباتها میتوانند یک سپر از انرژی را در مقابل خود قرار دهند تا از برخورد تیر به آنها جلو گیری شود و یا یک موج عظیم از انرژی تولید و روباتهای اطراف خود را نابود کنند. این پاورها با توجه به قدرت خود نیاز به یک زمان برای استفاده دوباره دارند که میتوان نوار آن را در کنار صفحه دید. HUDهای بازی هم خوب جایگذاری شدهاند و مشکل خاصی را برای دید بازیباز ایجاد نمیکنند. سیستم جان بازی هم به صورت یک نوار در کنار صفحه قرار دارد و میتوانید با خوردن پکیجهای جان، جان کرکتر خود را پر کنید. همانطور كه گفته شد بخش تک نفرهی بازی در مجموع شامل دو Campaign میشود که یکی مربوط به Decipticonها و دیگری مربوط به Autobotها میشود. هر کدام از این بخشها شامل 5 قسمت هستند که هر کدام از این قسمتها آنها خود شامل چند مرحله میشوند که بیشتر جنبهی Checkpoint دارند. بخشهای آخر هر تیم مربوط به Final Bossـشان میشود. در ابتدای هر مرحله میتوانید از بین 3 روبات که اکثر اوقات سردستهی آن گروه هم جزء آنها است، یک کدام را انتخاب کنید. در برخی از مراحل شما میتوانید روبات هایی که میتوانند به هواپیما تبدیل شوند را انتخاب کنید. در کل برای تنوع بازی باید برخی مناطق را بصورت هوانوردی یا سواری با خودرو سپری کرد که پس از مدتی به شدت تکراری میشوند. دوربین بازی بعضی مواقع آزار دهنده است و از همه مهمتر، نبود امکان کاورگیری در یک بازی شوتر سوم شخص به شدت در این بازی احساس میشود. کنترل بازی هم اصلاً خوب کار نشده و بعضی مواقع شما را وادار به مشت کوبیدن به زمین میکند! هوش مصنوعی دشمنان هم قابل قبول است اما بعضی مواقع با باگهایی مواجه خواهید شد که اعصاب شما را خرد خواهند کرد. سرعت فریم هم بعضی مواقع افت محسوسی پیدا میکند و در کل این چند مورد آخری که گفته شد، یعنی افت فریم، تکراری بودن بازی، باگهای بازی و کنترل بد بازی، باعث شدهاند تا گیمپلی بازی لطمهای جبران ناپذیر بخورد. به Cybertron، شهر فلزی خوش آمدید! گرافیک بازی اصلاً حرفی برای گفتن ندارد؛ یک گرافیک بسیار معمولی همراه با باگهای فراوان و افکتهای بی کیفیت، نورپردازی بسیار ضعیف، رنگ پردازی بی روح و خسته کننده و از همه مهمتر بسیار بسیار و باز هم بسیار تکراری! پس از 3 ساعت بازی کردن به شخصه حالم از محیطهای تکراری و بی روح بازی به هم خورد! بافتهای روباتها هم بیشتر عکس هستند و برجستگی ندارند. گرافیک بازی با توجه به سابقهی شرکت High Moon و ساختن عنوانی همانند Bourne با آن گرافیک چشم نوازش که در سال 2008 منتشر شد و هنوز هم زیبا است، بسیار بد کار شده. یکی از عوامل کنار گذاشتن بازی پس از چند ساعت بازی کردن هم همین گرافیک بازی است. البته نا گفته نماند که طراحی محیطها و کرکترها با دقت تمام از روی مجموعهی کامیکهای این عنوان انجام شده و بسیار زیبا است، اما به لطف رنگ پردازی فوق بی روح، روباتی(!) و مردهی آن، همهی زیباییاش زیر یکسری آهن پاره(!) دفن شده است. البته انیمیشن کرکترها و همخوانی حرکت لب آنها با صدایشان (Lip Synch) بسیار خوب کار شده است و نمیتوان مشکلی را در آن احساس کرد. خوشبختانه فیزیک بازی خوب کار شده است و میتوان آن را قابل قبول تلقی کرد. جزئیات محیطها هم خوب است، اما روباتی بودن آنها باز هم باعث یکنواختی شده است. آبجکتهای زیادی در محیط وجود ندارد و همان تعداد محدود هم تکراری هستند! در کل گرافیک این بازی آن چیزی نیست که انتظارش میرفت و پس از چند ساعت اعصاب و روان شما را همانند خود من خرد میکند. انفجارهایی از جنس فلز! صداگذاری بازی بسیار خوب کار شده است. صدای کرکترهای بازی بسیار عالی کار شده است و به شخصیتها میآید؛ همچنین همانطور که اشاره شد همخوانی صدای روباتها با حرکت لب کرکترها هم بسیار خوب کار شده. افکتهای اسلحهها و از همه جذابتر صدای تبدیل شدن روباتها هم بسیار عالی کار شدهاند و باعث مهیج و جذاب شدن بازی میشود. صدای برخی اسلحهها عمق موج انفجار و شلیک را به گوش شما میرساند که به شخصه خیلی از شنیدن آن لذت میبردم! صدای سلاحهای سرد بازیکنان، همچون طبر هم در نوع خودش جالب، با کیفیت و جذاب هستند. موسیقیهای بازی هم با وجود محدود بودنشان به جو بازی میآیند، همچنین هنگام مبارزات موسیقی حالت حماسی و هیجانی به خودش میگیرد که باعث همخوانی موسیقی با گیمپلی بازی شده است. بازی در بعضی مواقع حالت طنز هم با دیالوگهای Megatron و خرد شدن اعصابش از دست زیر دستهای احمقش به خودش میگیرد که کمی باعث تنوع در جدیت بازی میشود. در طول بازی و در حین راه رفتن با رهبرهای هر دو گروه، رهبرهای دو گرو طبق صحبتهای خود، داستان بازی را هم روایت میکنند (چیزی همانند بازیهای GTA). در کل صداگذاری بازی بسیار عالی کار شده است و تا حدودی ضعفهای بخش گرافیکی بازی را پوشانده است. روایت فتح! در کل این بازی، بازی بسیار زیبا و جذابی است که اگر به بخش گرافیک آن بهای بیشتری داده میشد و برخی از باگها و مشکلات گیمپلی آن رفع میشد، میتوانست خیلی بهتر از اینها عمل کند. اما این دلیلی برای از دست دادن این بازی بسیار زیبا نیست! به طور خلاصه باید گفت که بازی عالی نیست اما میتواند در این دوران رکود بازی شما را سرگرم کند. نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|